هوش مصنوعی: این متن بیانگر حالتی از مستی و رندی است که شاعر در آن خود و همراهانش را در میخانه‌ای توصیف می‌کند که نه تنها از باده‌های دنیوی، بلکه از جام‌های عرفانی و الهی مست شده‌اند. آن‌ها سال‌هاست که مانند گدایان بر در سلطان عشق ایستاده‌اند و با وجود بدنامی در نزد خلق، تنها به نام خداوند زبان گشوده‌اند. شاعر از زندگی در میخانه و عشق ورزیدن به صورت آشکار سخن می‌گوید و خود را فارغ از قید و بندهای ظاهری دین می‌داند. در نهایت، او خود را مهروار در اقلیم عالم می‌داند که بر در و دیوار و بام خاص و عام افتاده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌هایی مانند مستی و میخانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند بدنامی و ننگ خلق نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح دارد.

غزل شمارهٔ ۱۱۸۲

مست و رند و لاابالی در جهان افتاده ایم
بر در میخانهٔ خمار سر بنهاده ایم

جامهای خسروانی خورده ایم اندر الست
تا نپنداری که ما امروز مست باده ایم

بر در سلطان عشقش چون گدایان سالها
بر امید وعدهٔ دیدار او استاده ایم

ما به بدنامی اگر چه ننگ خلق عالمیم
جز به نام صانع بی چون زبان نگشاده ایم

ساکن میخانه ایم و عشق می ورزیم فاش
فارغ از پیر و مرید وخرقه و سجاده ایم

نعمت اللهیم و در اقلیم عالم مُهروار
بر در و دیوار و بام خاص و عام افتاده ایم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۸۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.