هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از زبان فردی مست و شیفته بیان می‌شود که در جستجوی معشوق (لیلی) و مستی است. او خود را گم‌شده می‌داند و در میخانه به دنبال آرامش و وصال است. شاعر از ساقی، می، و مستی سخن می‌گوید و خود را با عناصر عرفانی مانند خرابات و رندان مرتبط می‌کند. در نهایت، او دعوت می‌کند که دیگران نیز به این حال و هوای عاشقانه بپیوندند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و استعاره‌های مرتبط با می و مستی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال نامناسب یا نامفهوم باشد. همچنین، درک عمیق این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات عرفانی و کلاسیک دارد.

غزل شمارهٔ ۱۱۸۶

منم مجنون منم لیلی نمی گوئی چه می گویم
مگر گم کرده ام خود را که خود را باز می جویم

اگر نه ساقی مستم چرا جویای رندانم
وگر نه ذوق می دارم چرا میخانه می پویم

اگر گویم که نیکویم مکن عیبم که من اویم
چنان مستم که ازمستی نمی دانم چه می گویم

خیال غیر گر بینم که نقشی درنظر دارد
به آب دیدهٔ ساغر خیالش را فرو شویم

خراباتست وماسرمست وساقی جام می بر دست
بده ما را مگو زاهد که من ساقی نیکویم

امیر می فروشانم که رندانم غلامانند
مگر سلطان نشانم من که شاهانند انجویم

می و جامی اگر جوئی که باشی همدمش یکدم
بیا و نعمت الله جو در این دوران که من اویم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۸۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.