هوش مصنوعی:
این متن عرفانی از نوفر نعمت الله ولی است که به موضوعاتی مانند عشق الهی، فقر معنوی، و انزوا از دنیای مادی میپردازد. شاعر خود را فروشندهای از عشق قدیمی و دردمند اما درمانگر میداند. او از وصال و هجران ایمن است و به همه به دیده برابری مینگرد. در نهایت، اشاره میکند که عشق الهی در وجودش شعلهور شده و دیگ سودای عشق در حال جوشش است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعارههای به کار رفته نیاز به دانش ادبی و عرفانی پایه دارد.
غزل شمارهٔ ۱۲۰۸
نو فروشان کهنه پوشانیم
کهنه پوشان نوفروشانیم
مبتلای بلای خماریم
دردمندیم و درد نوشانیم
خویش بیچارگان بی خویشیم
یار خسته دلان خویشانیم
ایمنیم از وصال و از هجران
فارغ از جمع و از پریشانیم
گر گدائی درآید از درما
همچو شاهش به تخت بنشانیم
خلعت عشق اوست در بر ما
هرکه خواهیم ما بپوشانیم
نعمت الله آتشی افروخت
دیگ سودای عشق جوشانیم
کهنه پوشان نوفروشانیم
مبتلای بلای خماریم
دردمندیم و درد نوشانیم
خویش بیچارگان بی خویشیم
یار خسته دلان خویشانیم
ایمنیم از وصال و از هجران
فارغ از جمع و از پریشانیم
گر گدائی درآید از درما
همچو شاهش به تخت بنشانیم
خلعت عشق اوست در بر ما
هرکه خواهیم ما بپوشانیم
نعمت الله آتشی افروخت
دیگ سودای عشق جوشانیم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۰۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.