هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و جدایی سخن میگوید و از معشوق خود میخواهد که بنشیند و آرام بگیرد. شاعر از درد فراق و تلخیهای زندگی میگوید و از معشوق میخواهد که به او بازگردد و آرامش را به زندگیاش بازگرداند.
رده سنی:
16+
این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات پیچیدهتر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد.
غزل شمارهٔ ۲۰۹۷
چون دلْ جانا بِنِشین بِنِشین
چون جانْ بیجا، بِنِشین بِنِشین
بلکا دلکا کم کُن یَغما
ای خوش سیما، بِنِشین بِنِشین
عُمری گشتی، هَمچون کَشتی
اَنْدَر دریا، بِنِشین بِنِشین
افلاطونی، جالینوسی
بِشْکَن صَفرا، بِنِشین بِنِشین
چون میْ چون میْ، تَلْخی تا کِی؟
هَمچون حَلْوا، بِنِشین بِنِشین
خونم خوردی، تا کِی گَردی
یک دَم بازآ، بِنِشین بِنِشین
تا کِی لالا، سوزد ما را
بی او تنها، بِنِشین بِنِشین
هَمچون میزان، گشتی لَرزان
هَمچون جوزا، بِنِشین بِنِشین
دَفعَم جویی، فردا گویی
پیش از فردا، بِنِشین بِنِشین
هَمچون کوثَر، صافی خوشتَر
بیهر سودا، بِنِشین بِنِشین
یارِ نَغزَم، اَنْدَر مَغزَم
هَمچون صَهْبا، بِنِشین بِنِشین
هانْ ای مَهْ رو، بَرگو بَرگو
ای جانْ افزا، بِنِشین بِنِشین
چون جانْ بیجا، بِنِشین بِنِشین
بلکا دلکا کم کُن یَغما
ای خوش سیما، بِنِشین بِنِشین
عُمری گشتی، هَمچون کَشتی
اَنْدَر دریا، بِنِشین بِنِشین
افلاطونی، جالینوسی
بِشْکَن صَفرا، بِنِشین بِنِشین
چون میْ چون میْ، تَلْخی تا کِی؟
هَمچون حَلْوا، بِنِشین بِنِشین
خونم خوردی، تا کِی گَردی
یک دَم بازآ، بِنِشین بِنِشین
تا کِی لالا، سوزد ما را
بی او تنها، بِنِشین بِنِشین
هَمچون میزان، گشتی لَرزان
هَمچون جوزا، بِنِشین بِنِشین
دَفعَم جویی، فردا گویی
پیش از فردا، بِنِشین بِنِشین
هَمچون کوثَر، صافی خوشتَر
بیهر سودا، بِنِشین بِنِشین
یارِ نَغزَم، اَنْدَر مَغزَم
هَمچون صَهْبا، بِنِشین بِنِشین
هانْ ای مَهْ رو، بَرگو بَرگو
ای جانْ افزا، بِنِشین بِنِشین
وزن: مفعولن فع مفعولن فع
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
۱۰۴۷
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۹۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.