هوش مصنوعی:
این متن به موضوعاتی مانند عرفان، وحدت وجود، همدردی با دیگران، و درک حضور خدا در همه چیز میپردازد. شاعر از مخاطب میخواهد تا با دیدن جهان به شیوهای متفاوت، حضور الهی را در همه جا و همه کس مشاهده کند و با همدلی و همراهی، دردهای دیگران را تسکین دهد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در متن ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. درک کامل این اشعار نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد.
غزل شمارهٔ ۱۲۵۵
باده می نوش و جام را می بین
خلق را مظهر خدا می بین
قدمی نه به خلوت درویش
پادشه همدم گدا می بین
ای که گوئی کجا توانم دید
دیده بگشا و هر کجا می بین
نور چشمست و در نظر پیداست
نظری کن به چشم ما می بین
نالهٔ زار مبتلا بشنو
حال مسکین مبتلا می بین
دُرد دردش مدام می نوشم
همدم ما شو و دوا می بین
نعمت الله را به دست آور
سید و بنده را بیا می بین
خلق را مظهر خدا می بین
قدمی نه به خلوت درویش
پادشه همدم گدا می بین
ای که گوئی کجا توانم دید
دیده بگشا و هر کجا می بین
نور چشمست و در نظر پیداست
نظری کن به چشم ما می بین
نالهٔ زار مبتلا بشنو
حال مسکین مبتلا می بین
دُرد دردش مدام می نوشم
همدم ما شو و دوا می بین
نعمت الله را به دست آور
سید و بنده را بیا می بین
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۵۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.