۲۴۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۲۶۰

ذوق ما داری بیا با ما نشین
عاشقانه خوش درین دریا نشین

چست برخیز از سر هر دو جهان
بر در یکتای بی همتا نشین

چشم ما روشن به نور روی اوست
خوش بیا بر دیدهٔ بینا نشین

سر بنه در پای خم رندانه وار
در خرابات فنا بالا نشین

گرد نقطه مدتی کردی طواف
دایره گر شد تمام از پانشین

گر نیابی همدمی و محرمی
همنشین خود شود تنها نشین

مجلس عشق است و ما مست و خراب
نعمت الله بایدت با ما نشین
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۵۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.