هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از معشوق خود درخواست‌های مختلفی مانند بوسه، شادی، وصال و رحمت می‌کند. او از معشوق می‌خواهد که جهان را زیباتر کند و به او نزدیک شود. همچنین، شاعر از معشوق می‌خواهد که مشکلات دیگران را حل کند و به آن‌ها کمک نماید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات و درخواست‌ها نیاز به سطحی از بلوغ فکری و احساسی دارند که معمولاً در سنین بالاتر وجود دارد.

غزل شمارهٔ ۲۱۰۰

چند بوسه وَظیفه تعیین کُن
به شِکَرخنده‌ایم شیرین کُن

آن دِلَت را خدایْ نَرم کُناد
این دُعایِ خوش است، آمین کُن

مَگَر این را به خواب خواهم دید
من بِخُسبَم، کِنارْ بالین کُن

ای فُسونِ اَجَلْ فِراقِ لَبَت
رو فُسونِ مسیحْ آیین کُن

عَرصهٔ چَرخْ بی‌تو تَنگ آمد
هین، بُراقِ وصال را زین کُن

حُسن داری، وَفاست لایِقِ حُسن
حُسن را با وَفا تو کابین کُن

چون بمیرند، رَحْم خواهی کرد
آنچه آخِر کُنی تو پیشین کُن

حاجیان مانده‌اند از رَهِ حَج
دارویِ اُشتُرانِ گَرگین کُن

تا به کعبه‌یْ وصالِ تو برسند
چارهٔ آب و زاد و خُرجین کُن

ای دو چَشمِ جهانْ به تو روشن
این جهان را تو آن جهان بین کُن

از تَجَلّیِّ آفتابِ رُخَت
چَشم و دل را چو طورِ سینین کُن

بَس کُنم، شُد زِ حَدِّ گُستاخی
من کِه باشم که گویَمَت این کُن؟

گَر نَبود این سُخَن زِ من لایِق
آنچه آن لایِق است، تَلْقین کُن

شَمسِ تبریز بر اُفُق بِخُرام
گو شمالِ هِلال و پَروین کُن
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۹۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.