هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از معشوق خود سخن می‌گوید. معشوق او را به نگاه کردن به خود و شاد شدن دعوت می‌کند، اما شاعر از غم و اندوه خود می‌گوید. معشوق از او می‌خواهد که چشم‌هایش را از گریه پاک کند و به او توجه کند. در ادامه، معشوق خرقه‌ی شاعر را چاک می‌زند و از او می‌خواهد که آن را ترمیم نکند. شاعر از خاکساری و فروتنی خود در برابر معشوق سخن می‌گوید و خود را شیر و معشوق را شیشه‌ای می‌داند که او را می‌سوزاند اما سیاه نمی‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۱۰۶

مَست رَسید آن بُتِ بی‌باکِ من
دُردکَش و دِلْخوش و چالاکِ من

گفت به من بِنْگَر و دِلْشاد شو
هیچ به خود مَنْگَر، غَمناکِ من

زاب و گِل این دیده تو پُرگِل است
پاک کُنَش در نَظَرِ پاکِ من

دست بِزَد خِرقهٔ من چاک کرد
گفت مَزَن بَخیه بَرین چاکِ من

رویْ چو بر خاک نهادم بِگُفت
پاک مَکُن رویِ خود از خاکِ من

ای مَنَت آورده، مَنَت می‌بَرَم
زان که مَنَم شیر و تو شیشاکِ من

نَفت زدم در تو و می‌سوز خوش
لیک سِیَه می‌نکُند زاکِ من
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۰۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.