هوش مصنوعی: متن بالا دعوتی است به رهایی از خود و پیوستن به حقیقت والا. شاعر از مخاطب می‌خواهد که از وجود خود بگذرد، فروتن باشد و به درگاه الهی روی آورد تا به کمال برسد. این پیام با استفاده از استعاره‌هایی مانند پادشاه و گدا، بحر و بینوایی بیان شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. نوجوانان و بزرگسالان بهتر می‌توانند با این مفاهیم ارتباط برقرار کنند.

غزل شمارهٔ ۱۳۳۴

از بود وجود خود فنا شو
رندانه بیا حریف ما شو

خواهی که تو پادشاه باشی
در حضرت پادشه گدا شو

چون اوست نوای بینوایان
دریاب نوا و بینوا شو

در بحر محیط ما قدم نه
با ما بنشین و آشنا شو

از هستی او وجود جوئی
از هستی خویشتن فنا شو

گر بندهٔ حضرت خدائی
چون بندهٔ حضرت خدا شو

خواهی که رسی به نعمت الله
ایمن ز فنا و از بقا شو
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۳۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.