هوش مصنوعی: این متن عرفانی از نعمت الله ولی، شاعر و عارف ایرانی، بیانگر عشق و وابستگی به معشوق الهی است. شعر با تاکید بر شنیدن اسرار و دیدن انوار الهی آغاز می‌شود و به توصیف حالت عاشقانه و فنا در راه معشوق می‌پردازد. شاعر خود را رند و عاشق و خراباتی می‌داند که در راه معشوق فنا شده است. او از سوختن در آتش غیرت و دوری از اغیار سخن می‌گوید و در نهایت، به وحدت صورت و معنی و تأثیر و آثار الهی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم مانند 'خرابات' و 'رند' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا نیاز به توضیح داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۱۳۴۹

گوش کن تا بشنوی اسرار او
چشم بگشا و ببین انوار او

روشن است از نور رویش چشم ما
لاجرم بیند به او دیدار او

هر زمان او را بود کاری دگر
کار خود بگذار و بنگر کار او

ما خراباتی و رند و عاشقیم
اوفتاده بر در خمار او

غیر او در آتش غیرت بسوخت
کی بود با یار غار اغیار او

صورت و معنی به همدیگر نگر
هم موثر بین و هم آثار او

نعمت الله بر سر دار فنا
خوش برآید تا بود سردار او
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.