۲۳۱ بار خوانده شده
عشق او شمع خوشی افروخته
جان من پروانهٔ پر سوخته
عشقبازی کار آتش بازی است
او چنین کاری مرا آموخته
چشم بندی بین که نور چشم من
رو گشوده دیدهام را دوخته
سود من بنگر که سودا کردهام
می خریده زاهدی بفروخته
نعمت او نعمتاللّه من است
دل چنین خوش نعمتی اندوخته
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
جان من پروانهٔ پر سوخته
عشقبازی کار آتش بازی است
او چنین کاری مرا آموخته
چشم بندی بین که نور چشم من
رو گشوده دیدهام را دوخته
سود من بنگر که سودا کردهام
می خریده زاهدی بفروخته
نعمت او نعمتاللّه من است
دل چنین خوش نعمتی اندوخته
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۸۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.