هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که به زیبایی‌های معشوق و تأثیر عمیق عشق بر عاشق می‌پردازد. شاعر از بینایی‌یافتن چشم‌های نابینا به برکت معشوق، تشبیه زیبایی او به آفتاب و ماه، و تبدیل رنج‌های عشق به موهبت‌های الهی سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌ای به ترک دنیا توسط عارف و وصال با معشوق ازلی دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه این شعر نیاز به درک و بلوغ فکری دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد قابل درک است. همچنین، برخی از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای کودکان نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۱۴۲۷

چشم نابینای ما از او بینا شده
هرکه دیده دیدهٔ ما همچو ما شیدا شده

آفتابی رو به مه بنموده در دور قمر
این چنین حسن خوشی در آینه پیدا شده

آب چشم ما به هر سو رو نهاده می رود
قطره قطره جمع گشته وانگهی دریا شده

دل به دست زلف او دادیم چون ما صد هزار
سر به پای او نهاده در سر سودا شده

ما بلای عشق او آلاء و نعما گفته ایم
زانکه کار مبتلایان از بلا بالا شده

عشق آمد شادمان و عقل و غم بگریختند
این چنین شاه آمده ساقی بزم ما شده

سید ما عاشقانه ترک عالم کرد و رفت
گوئیا با حضرت یکتای بی همتا شده
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۲۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.