۲۴۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۴۳۴

برافشان کلاله ز روی چو لاله
صراحی به دست آر پرکن پیاله

مکن عیب رندان اگر باده نوشند
که پیش از من و تو چنین شد حواله

اگر عشق جانان مرا حاصل آید
روان جان سپارم چو این است احاله

منم بندهٔ او و دارم گواهان
دلم وقف عشق است و جانم قباله

میان من و او چو موئی نگنجد
چه قدر رقیب و چه جای دلاله

اگر نی بنالد مزن دست بر وی
که از نالهٔ ما گرفته است ناله

اگر ذوق داری بخوان گفتهٔ ما
که یک پند سید به از صد رساله
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۳۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.