هوش مصنوعی:
این متن به موضوعات فلسفی و اخلاقی مانند فناپذیری انسان، غرور، و نیاز به درد برای یافتن درمان میپردازد. همچنین، از عناصر عرفانی و اجتماعی نیز بهره میبرد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آنها برای سنین پایینتر دشوار خواهد بود. همچنین، برخی از ابیات ممکن است نیاز به تفسیر داشته باشند که برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است.
غزل شمارهٔ ۱۴۷۹
گر چه آب حیات را مانی
در جهان جاودان کجا مانی
ای که گوئی به پادشا مانم
غلطی کرده ای گدا مانی
بر سر پل چه خانه می سازی
زود باشد که بی سرا مانی
ما چنین مست و تو چنان مخمور
که به رندان بزم ما مانی
درد باید که تا دوایابی
درد چون نیست بی دوا مانی
از رفیقی سید عالم
حیف باشد اگر تو وامانی
در جهان جاودان کجا مانی
ای که گوئی به پادشا مانم
غلطی کرده ای گدا مانی
بر سر پل چه خانه می سازی
زود باشد که بی سرا مانی
ما چنین مست و تو چنان مخمور
که به رندان بزم ما مانی
درد باید که تا دوایابی
درد چون نیست بی دوا مانی
از رفیقی سید عالم
حیف باشد اگر تو وامانی
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.