هوش مصنوعی: این متن به اهمیت شناخت خود و ارتباط آن با شناخت خداوند اشاره دارد. شاعر از نادانی انسان نسبت به خودش انتقاد می‌کند و بیان می‌کند که بدون شناخت خود، نمی‌توان عارف یا مسلمان واقعی بود. همچنین، متن به موضوعاتی مانند رهایی از خیالات باطل، عشق الهی، و رسیدن به حیات جاودان از طریق فنا در خدا اشاره دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، برخی از اشارات مانند 'میخانهٔ باقی' و 'زلف پریشانی' ممکن است نیاز به توضیح داشته باشند تا به درستی درک شوند.

غزل شمارهٔ ۱۴۸۰

زهی عقل و زهی دانش که تو خود را نمی دانی
دمی باخود نپردازی کتاب خود نمی دانی

چو تو نشناختی خود را چگونه عارف اوئی
خدای خود نمی دانی بگو تا چون مسلمانی

خیالی نقش می بندی که کار بت پرستانست
رهاکن این خیال خود که یابی زان پشیمانی

اگر زلفش به دست آری بیابی مجمع دلها
بسی جمعیتی یابی از آن زلف پریشانی

گر از میخانهٔ باقی می جام فنا نوشی
حیات جاودان یابی و گردی ایمن از فانی

حریف نعمت الله شو که تا جانت بیاساید
که دارد در همه عالم چنین همصحبت جانی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۷۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.