هوش مصنوعی:
این متن عرفانی از نعمت الله ولی بیانگر وحدت وجود و ارتباط انسان با خداوند است. شاعر اشاره میکند که هر ذرهای در جهان بازتابی از نور الهی است و انسان با نگاه عمیق میتواند این حقیقت را درک کند. او همچنین تأکید میکند که بدون نور الهی، وجود انسان مانند سایهای بیمعناست و تنها با اتصال به این منبع نور است که زندگی معنا پیدا میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در این متن برای درک و تجربه نیاز به بلوغ فکری دارد. نوجوانان زیر 16 سال ممکن است در فهم این مفاهیم مشکل داشته باشند.
غزل شمارهٔ ۱۴۹۱
هر ذره ای ز عالم بنموده آفتابی
آن آفتاب تابان بسته ز من نقابی
در چشم ما نظر کن تا نور او ببینی
روشن به تو نماید منظور بی حجابی
ما سایه ایم سایه پیدا به خود نباشد
سایه چگونه باشد بی نور آفتابی
دریا و موج می بین در عین ما نظر کن
این عین ما شرابیست این جام ما حبابی
مانند گفتهٔ ما خواننده ای نخواند
قولی به این لطیفی ننوشته در کتابی
در چشم روشن ما غیری نمی نماید
چشمی که غیر بیند دارد خیال خوابی
آب حیات او داد جانی به نعمت الله
بی نعمت الله عالم بودست یک سرابی
آن آفتاب تابان بسته ز من نقابی
در چشم ما نظر کن تا نور او ببینی
روشن به تو نماید منظور بی حجابی
ما سایه ایم سایه پیدا به خود نباشد
سایه چگونه باشد بی نور آفتابی
دریا و موج می بین در عین ما نظر کن
این عین ما شرابیست این جام ما حبابی
مانند گفتهٔ ما خواننده ای نخواند
قولی به این لطیفی ننوشته در کتابی
در چشم روشن ما غیری نمی نماید
چشمی که غیر بیند دارد خیال خوابی
آب حیات او داد جانی به نعمت الله
بی نعمت الله عالم بودست یک سرابی
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۹۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.