۲۴۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۵۲۲

کرم بنگر که الطاف الهی
به ما بخشید ملک پادشاهی

به ما آئینه ای انعام فرمود
در آن بنموده است اشیا کماهی

نموده لشکر اسما به اشیا
چنان سلطان چنین لشکر پناهی

توئی تو اگر با طاعت تست
نداری طاعتی محض گناهی

اگر نقش خیال غیر بندی
به نزد عاشقان باشد مناهی

بیا رندانه با ما در خرابات
که از ساقی بیابی هر چه خواهی

سخنهای لطیف نعمت الله
گرفته شهرت از مه تا به ماهی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۲۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.