هوش مصنوعی: این متن عرفانی از عشق و رنج‌های آن سخن می‌گوید. شاعر بیان می‌کند که تحمل درد عشق، گوی دولت را از دیگران می‌رباید و خرید غم عشق در دو جهان، سود و سرمایه‌ای بی‌نظیر است. جرعه‌های درد، راحتی جاودان می‌آورند و کشته شدن در راه عشق، پیروزی جان است. سخن گفتن در می‌خانه، تحفه‌ای برای عاشقان است و عاشق شدن، گنجینه‌ای رایگان به همراه دارد. کناره‌گیری از دنیا، نعمت الهی را نصیب فرد می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۵۳۶

درد عشقش اگر به جان بردی
گوی دولت ز همگنان بردی

گر خریدی غمش به هر دو جهان
سود و سرمایهٔ جهان بردی

جرعهٔ دُرد درد اگر خوردی
راحت عمر جاودان بردی

کشتهٔ عشق اگر شدی ای دل
مژدگانی بده که جان بردی

سخنم گر بری به میخانه
تحفه ای پیش عاشقان بردی

آمدی نزد من شدی عاشق
نقد گنجینهٔ رایگان بردی

گر کناری گرفتی از عالم
نعمت الله از میان بردی
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۳۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.