هوش مصنوعی: این شعر از نعمت الله ولی، شاعر و عارف ایرانی، دعوتی است به رهایی از تعلقات دنیوی و پیوستن به راه عشق و معنویت. شاعر مخاطب را به ترک گردش بی‌هدف در دنیا و پیوستن به خرابات (نماد جهان معنوی) دعوت می‌کند و وعده یافتن گنج خوشبختی و وصال با عاشقان را می‌دهد.
رده سنی: 15+ مفاهیم عرفانی و استفاده از نمادهای خاص (مانند خرابات) نیاز به درک و تجربه بیشتری دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد قابل درک است. همچنین، اشعار عرفانی برای درک عمیق‌تر، نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارند.

غزل شمارهٔ ۱۵۳۹

تا به کی گرد این جهان گردی
گرد این خانهٔ جهان گردی

مدتی این چنین به سر بردی
وقت آن است کان چنان گردی

گنج و گنجینهٔ خوشی یابی
گرچو ما گرد این و آن گردی

در خرابات گرد می گردیم
خوش بود گر تو هم روان گردی

گر نصیبی ز ذوق ما یابی
مونس جان عاشقان گردی

نظری گر کنی به دیدهٔ ما
واقف از بحر بیکران گردی

نعمت الله را اگر یابی
فارغ از نعمت جهان گردی
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۳۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.