هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از رهایی از قید عقل و پیمانهای معمول زندگی سخن میگوید و عشق و مستی را به عنوان راهی برای آزادی و هستییافتن میستاید. او از شکستن توبه، رهایی از بند عقل و رسیدن به هستی از طریق عشق صحبت میکند و خود را سید رندان مست میخواند.
رده سنی:
18+
محتوا شامل مفاهیمی مانند مستی، شکستن توبه و رهایی از عقل است که ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال نامناسب یا گمراهکننده باشد. همچنین، درک عمیق این مفاهیم عرفانی و شاعرانه معمولاً به بلوغ فکری بیشتری نیاز دارد.
غزل شمارهٔ ۱۵۵۰
ترک مستم می پرستم یللی
ساغر باده به دستم یللی
عهد با ساقی ببستم تننا
توبه را دیگر شکستم یللی
مدتی بوده اسیر بند عقل
از چنین بندی بجستم یللی
نیست گشتم از خود و هر دو جهان
از وجود عشق هستم یللی
دردسر می داد مخموری مرا
باده خوردم باز رستم یللی
زاهد هشیار را با من چه کار
سید رندان مستم یللی
ساغر باده به دستم یللی
عهد با ساقی ببستم تننا
توبه را دیگر شکستم یللی
مدتی بوده اسیر بند عقل
از چنین بندی بجستم یللی
نیست گشتم از خود و هر دو جهان
از وجود عشق هستم یللی
دردسر می داد مخموری مرا
باده خوردم باز رستم یللی
زاهد هشیار را با من چه کار
سید رندان مستم یللی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۴۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.