هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و اخلاقی است که مخاطب را به بیداری، خودشناسی، دوری از دنیای مادی و روی آوردن به معنویات دعوت میکند. شاعر از مفاهیمی مانند بیزاری از خود، فروتنی، عشق الهی و جستجوی حقیقت استفاده میکند تا مخاطب را به تغییر درونی و معنوی تشویق کند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند بیزاری از خود و مردار شدن ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار یا نامناسب باشد.
غزل شمارهٔ ۲۱۳۳
بیدار شو، بیدار شو، هین رَفت شبْ بیدار شو
بیزار شو، بیزار شو، وَزْ خویشْ هم بیزار شو
در مصرِ ما یک احمقی، نَک میفُروشَد یوسُفی
باور نمیداری مرا، اینک سویِ بازار شو
بیچون تو را بیچون کُند، رویِ تو را گُلْگون کُند
خار از کَفَت بیرون کُند، وان گَهْ سویِ گُلْزار شو
مَشْنو تو هر مَکْر و فُسون، خون را چرا شویی به خون؟
همچون قَدَح شو سَرنگون، وان گاهْ دُردی خوار شو
در گَردشِ چوگانِ او چون گوی شو، چون گوی شو
وَزْ بَهرِنُقلِ کَرکَسَش مُردار شو، مُردار شو
آمد نِدای آسْمان، آمد طَبیبِ عاشقان
خواهی که آید پیشِ تو؟ بیمار شو، بیمار شو
این سینه را چون غار دان، خَلْوَتگَهِ آن یار دان
گَر یارِ غاری هین بیا، در غار شو، در غار شو
تو مَردِ نیکِ سادهیی، زَر را به دُزدان دادهیی
خواهی بدانی دُزد را؟ طَرّار شو، طَرّار شو
خاموش، وَصفِ بَحْر و دُر کم گوی در دریایِ او
خواهی که غَوّاصی کُنی؟ دَم دار شو، دَم دار شو
بیزار شو، بیزار شو، وَزْ خویشْ هم بیزار شو
در مصرِ ما یک احمقی، نَک میفُروشَد یوسُفی
باور نمیداری مرا، اینک سویِ بازار شو
بیچون تو را بیچون کُند، رویِ تو را گُلْگون کُند
خار از کَفَت بیرون کُند، وان گَهْ سویِ گُلْزار شو
مَشْنو تو هر مَکْر و فُسون، خون را چرا شویی به خون؟
همچون قَدَح شو سَرنگون، وان گاهْ دُردی خوار شو
در گَردشِ چوگانِ او چون گوی شو، چون گوی شو
وَزْ بَهرِنُقلِ کَرکَسَش مُردار شو، مُردار شو
آمد نِدای آسْمان، آمد طَبیبِ عاشقان
خواهی که آید پیشِ تو؟ بیمار شو، بیمار شو
این سینه را چون غار دان، خَلْوَتگَهِ آن یار دان
گَر یارِ غاری هین بیا، در غار شو، در غار شو
تو مَردِ نیکِ سادهیی، زَر را به دُزدان دادهیی
خواهی بدانی دُزد را؟ طَرّار شو، طَرّار شو
خاموش، وَصفِ بَحْر و دُر کم گوی در دریایِ او
خواهی که غَوّاصی کُنی؟ دَم دار شو، دَم دار شو
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
۱۸۶۷
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۳۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.