۲۱۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۲

هر نفس جامی به رندی می دهند
هر دمی بزمی به جائی می نهند

راز پنهان آشکارا گفته اند
جملهٔ اسرار با ما گفته اند

یک وجود و صد هزاران آینه
می نماید آن یکی هر آینه

گنج اسما در همه عالم نگر
اسم جامع بایدت آدم نگر

عارفانه قطره ای دریا ببین
قطره و دریا همه از ما ببین

عین دریا دیده ام در قطره ای
آفتابی یافتم در ذره ای

ای عجب دریا و قطره عین ماست
غیر ما خود قطره و دریا کجاست

اسم و رسم ما حجاب ما بود
صورت ما قطره و دریا بود

جامی از می پر ز می خوش نوش کن
با حریفان دست در آغوش کن

از دوئی بگذر که تا یابی یکی
آن یکی جو تا بیابی بیشکی

جام و می آئینهٔ گیتی نماست
ساقی ما مظهر لطف خداست

ساقی و جام می و رند و حریف
آن لطیفست آن لطیفست آن لطیف

نعمت الله سید است و بنده هم
باد باقی تا ابد پاینده هم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.