۲۴۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۱

آن یکی کوزه ای ز یخ برداشت
کرد پر آب یک زمان بگذاشت

چون هوا ز آفتاب گرمی یافت
گرمیش بر وجود کوزه بتافت

آب شد برف و کوزه شد با آب
اسم و رسم از میانه شد دریاب

اول ما چو آخر ما شد
قطره دریاست چون به دریا شد

قطر و بحر و موج و جو آبند
عین ما را به عین ما یابند

نقد گنجینه ای قدم مائیم
گرچه موجیم عین دریائیم

آب در هر قدح که جا گیرد
در زمان رنگ آن انا گیرد

گر نه آبست اصل گوهر چیست
جوهر گوهر منور چیست

همه عالم چو گوهری دریاب
عین او بین و جوهری دریاب

چیست عالم به نزد درویشان
پرده دار حقیقت ایشان

آن حقیقت که اول همه اوست
صورتش عالمست و معنی دوست

گنج و گنجینه و طلسم نگر
صفت و ذات بین و اسم نگر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.