هوش مصنوعی: این متن شعری است که از مفاهیم عرفانی و مذهبی مانند عشق الهی، رستاخیز، و معجزه‌ها سخن می‌گوید. شاعر از باده‌ی عشق، معجزه‌ی موسی، و رستاخیز مردگان صحبت می‌کند و مخاطب را به تفکر در مورد حقایق معنوی دعوت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات و استعارات نیاز به دانش ادبی و فرهنگی دارد که معمولاً در سنین بالاتر کسب می‌شود.

غزل شمارهٔ ۲۱۵۹

باده چو هست ای صَنَم بازمگیر و نی مگو
عَرضه مَکُن دو دستِ تی، پُر کُن زود آن سَبو

ای طَرَبونِ غَم شِکَن، سنگ بَرین سَبو مَزَن
از دَرِ حَق به یک سَبو کم نشده‌‌ست آبِ جو

زان قَدَحی که ساحِرانْ جان به فِدا شُدند ازان
چون کَفِ موسیِ نَبی بَزم نَهاد و کرد طو

فاش بیا و فاش دِهْ، بادهٔ عشقْ فاش بِهْ
عید شُده‌‌ست و عام را گَر رمضانْست باش، گو

رَغْمِ سپیدْ ماخ را، رَقص دَرآر شاخ را
وان کَرَمِ فَراخ را بازگُشایْ تو به تو

مُهره که دَررُبودهیی، بر کَفِ دست نِهْ دَمی
وان گِروی که بُرده‌یی، بارِ دوم زِ ما مَجو

مُرده به مرگِ پارْ من، زنده شُده زِیارْ من
چند خَزیده در کَفَن زنده ازان مَسیح خو

مُنْکِرِ حَشْرِ روزِ دین، ژاژ مَخا، بیا بِبین
رُسته چو سُبزه از زمین، سَروْقَدانِ باغِ هو

خامُش کرده جُملگان، ناطِقِ غَیبْ بی‌زبان
خُطبه بِخوانده بر جهان، بی‌نَغَمات و گفت و گو
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۵۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.