هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از سقوط و نابودی خود سخن می‌گوید. ابتدا خود را مست و خراب بر خاک در معشوق می‌بیند، سپس به عنوان همسایه‌ای در آفتاب می‌افتد. با ادعای دیدن نور معشوق، در نهایت با شکست کشتی، در آب غرق می‌شود.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و دراماتیک است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده مانند 'نور معشوق' و 'شکست کشتی' نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

رباعی شمارهٔ ۲۳۱

بر خاک درش مست و خراب افتادم
همسایهٔ او در آفتاب افتادم

گفتــم که منـم که نـــور او می‌نگرم
کشتی بشکست و من در آب افتادم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۲۳۰
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۲۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.