هوش مصنوعی: شخصی به دنبال خواجه می‌گردد و می‌فهمد که خواجه عاشق باغبان شده و در باغ‌ها یا کنار جوی آب است. متن به موضوع عشق و عاشقی، وفاداری و جست‌وجوی معنوی اشاره دارد. همچنین، از مفاهیمی مانند رهایی از دنیای مادی و رسیدن به حقیقت صحبت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از عبارات نیاز به تفسیر و تحلیل دارند که برای سنین بالاتر مناسب‌تر است.

غزل شمارهٔ ۲۲۳۹

رفتم به کویِ خواجه و گفتم که خواجه کو؟
گفتند خواجه عاشق و مَست است و کو به کو

گفتم فَریضه دارم، آخِر نشان دهید
من دوست دارِ خواجه‌‌‌‌ام آخِر، نِیَم عَدو

گفتند خواجه، عاشقِ آن باغْبان شُده ست
او را به باغ‌ها جو، یا بر کِنارِ جو

مَستان و عاشقان بَرِ دِلْدارِ خود رَوند
هر کَس که گشت عاشق، رو، دست ازو بِشو

ماهی که آب دید، نَپایَد به خاکْدان
عاشق کجا بِمانَد در دورِ رنگ و بو؟

بَرفِ فَسُرده کو رُخِ آن آفتاب دید
خورشیدْ پاک خوردَش، اگر هست تو به تو

خاصه کسی که عاشقِ سُلطانِ ما بُوَد
سُلطانِ بی‌نَظیرِ وَفادارِ قَندخو

آن کیمیایِ بی‌حَد و بی‌عَدّ و بی‌قیاس
بر هر مِسی که بَرزَد، زَر شُد به اِرْجِعُوا

در خواب شو زِعالَم، وَزْ شش جِهَت گُریز
تا چند گول گَردی و آواره سو به سو؟

ناچار می‌بَرنْدَت، باری به اختیار
تا پیشِ شاه باشَدَت اِعْزاز و آبِ رو

گَر زِان که در میانه نبودی سَرِ خَری
اسرار کشف کردی عیسیْت، مو به مو

بَستم رَهِ دَهان و گُشادم رَهِ نَهان
رَستم به یک قِنینه زِ سودایِ گفت و گو
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۳۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.