هوش مصنوعی: این متن شعری است که از احساسات دردناک، ناامیدی و اسارت سخن می‌گوید. شاعر از حالتی نزع‌گونه و هوس‌های دل شکسته می‌گوید، از آتشی که به خرمن زندگی‌اش زده می‌شود و از تلخی‌هایی که مانند شکر تلخ به نظر می‌رسند. همچنین، اشاره‌ای به اسارت و قفس دارد و در نهایت، از بی‌پاسخی و نادیده گرفته شدن می‌نالد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و اسارت نیاز به بلوغ فکری برای درک مناسب دارند.

غزل شمارهٔ ۵۳۱

هنگام و دم نزغ، خراب نقس است این
این حالت نزع است، دلم را هوس است این

می آیی و در خرمن ما می زنی آتش
در طعنه میندیش، که خاشاک خس است این

طوطی چو رود سوی شکر تلخ دهانان
گویند که بیداد به رنگ مگس است این

افغان مکن ای مرغ گرفتار، فرو میر
این باغ ارم نیست، درون قفس است این

گفتم نگهی کن، که به شکرانه دهم جان
رو تافت که عرفی نه چنان کار کس است این
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۳۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.