هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و رنجش می‌گوید، از معشوقی که با نگاه و رفتارش دل او را می‌آزارد. او از غمزه‌های معشوق و تأثیر آن بر خود شکایت دارد و گویا معشوق با رفتارش باعث آتش در سینه‌های دیگران شده است. شاعر همچنین به فتنه‌انگیزی و مستی معشوق اشاره می‌کند و در پایان، از دادن دل خود به باد و آمادگی برای پاسخ به غم سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند شراب و مستی نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح دارند.

غزل شمارهٔ ۵۶۷

امشب که به سر شراب داری
مشکن دل ما که تاب داری

تقصیر نکرده در هلاکم
با غمزه چرا عتاب داری

آشوب قیامتش غباریست
این فتنه که در رکاب داری

در دعوی فتنه گاه مستی
صد عربده با شراب داری

گر لذت ناوک تو این است
وز خون ملک ثواب داری

داری به دلم نگاه گرمی
گویا هوس کباب داری

در سینهٔ گرم هر که بینم
آتشکدهٔ خراب داری

عرفی دل خود به باد دادی
گر غم طلبد، جواب داری؟
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۶۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.