۲۷۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۲۵۳

نورِ دلِ ما، رویِ خوشِ تو
بال و پَرِ ما، خویِ خوشِ تو

عید و عَرَفه، خندیدنِ تو
مُشک و گُلِ ما، بویِ خوشِ تو

ای طالِعِ ما، قُرصِ مَهِ تو
سایه گَهِ ما، مویِ خوشِ تو

سَجده گَهِ ما، خاکِ دَرِ تو
جولان گَهِ ما، کویِ خوشِ تو

دلْ می‌نَرَوَد سویِ دِگَران
چون رفته بُوَد سویِ خوشِ تو

وَرْ دل بِرَوَد سویِ دِگَران
او را بِکَشَد اویِ خوشِ تو

ای مَستیِ ما از هستیِ تو
غوطه گَهِ ما، جویِ خوشِ تو

زَرّین شُدم از سیمین بَرِ تو
یک تو شُدم از تویِ خوشِ تو

سَر می‌نَهَم و چون سَر نَنَهَد؟
چوگانِ تو را، گویِ خوشِ تو

خامُش کُنم و خامُش، چو سُکُسْت
های و هویَم از هویِ خوشِ تو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۵۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.