هوش مصنوعی:
متن شعری است که در آن گلها و گیاهان مختلف مانند لاله، نسرین، سمن و نرگس به عنوان شخصیتهایی مستانه و شاد توصیف میشوند. این شخصیتها با هم تعامل دارند و از شادی و مستی طبیعت لذت میبرند. در نهایت، شاعر از خواننده میخواهد که مانند سرو آزاد باشد و از گناه و توبه دوری کند.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از واژههایی مانند 'مستی' و 'گناه' نیاز به بلوغ فکری و تجربه بیشتری دارد.
غزل شمارهٔ ۲۲۹۲
به لاله دوش نسرین گفت، بَرخیزیمْ مَستانه
به دامانِ گُلِ تازه، دَرآویزیمْ مَستانه
چو باده بر سَرِ باده خوریم از گُل رُخِ ساده
بیا، تا چون گُل و لاله، دَرآمیزیمْ مَستانه
چو نرگسْ شوخْ چَشم آمد، سَمَن را رَشک و خشم آمد
به نسرین گفت تا ما هم بَراِسْتیزیمْ مَستانه
بُتِ گُل رویِ چون شِکَّر، چو غُنچه بسته بود آن دَر
چو دَر بُگْشاد وقت آمد که دَرریزیمْ مَستانه
که جانها کَزْ اَلَست آمد، بَسی بیخویش و مَست آمد
ازان در آب و گِل هر دَم هَمیلَغزیمْ مَستانه
دلا تو اَنْدَرین شادی، زِسَروْ آموز آزادی
که تا از جُرم و از توبه، بِپَرهیزیمْ مَستانه
صَلاحِ دیدهٔ رَه بینْ صَلاحُ الدّین، صَلاحُ الدّین
برایِ او زِ خود شاید، که بُگْریزیمْ مَستانه
به دامانِ گُلِ تازه، دَرآویزیمْ مَستانه
چو باده بر سَرِ باده خوریم از گُل رُخِ ساده
بیا، تا چون گُل و لاله، دَرآمیزیمْ مَستانه
چو نرگسْ شوخْ چَشم آمد، سَمَن را رَشک و خشم آمد
به نسرین گفت تا ما هم بَراِسْتیزیمْ مَستانه
بُتِ گُل رویِ چون شِکَّر، چو غُنچه بسته بود آن دَر
چو دَر بُگْشاد وقت آمد که دَرریزیمْ مَستانه
که جانها کَزْ اَلَست آمد، بَسی بیخویش و مَست آمد
ازان در آب و گِل هر دَم هَمیلَغزیمْ مَستانه
دلا تو اَنْدَرین شادی، زِسَروْ آموز آزادی
که تا از جُرم و از توبه، بِپَرهیزیمْ مَستانه
صَلاحِ دیدهٔ رَه بینْ صَلاحُ الدّین، صَلاحُ الدّین
برایِ او زِ خود شاید، که بُگْریزیمْ مَستانه
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۹۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.