هوش مصنوعی: در این متن، گروهی از دیوهای سیاه‌چهر و بلندقامت توصیف شده‌اند که در نزدیکی کوهی بلند زندگی می‌کنند. آن‌ها دارای دندان‌های پیشین مانند گراز هستند و توانایی شنا در دریا را دارند. این دیوها به دنبال صدف و گوهر هستند و با دیدن کشتی‌ها، به سمت آن‌ها می‌روند و با دادن گوهر و در، آهن می‌خرند. هیچ‌کس نمی‌داند چرا آن‌ها این‌قدر به آهن علاقه‌مند هستند. در نهایت، دو لشکر از آن‌ها با ثروت فراوان از گوهر و در، توانگر می‌شوند.
رده سنی: 12+ متن دارای عناصر فانتزی و اسطوره‌ای است که برای نوجوانان جذابیت دارد. همچنین، زبان و ساختار آن ممکن است برای کودکان کوچک‌تر پیچیده باشد.

صفت جریزه دیو مردمان

رسیدند نزدیک کوهی بلند
که بود از بلندش بر مَه گزند

بسی کان گوهر بدان کوهسار
همان دیو مردم فزون از شمار

گروهی سیه چهر و بالا دراز
به دندان پیشین چو آن ِ گراز

نه بر کوهشان مرغ را راه بود
نه نیز از زبانشان کس آگاه بود

به دریا زدندی چو ماهی شناه
به کشتی رسیدندی از دور راه

همه روز از الماس تیغی به کف
بدندی به هر جای جویان صدف

چو کشتی پدید آمدی هر کسی
شدندی به کف درّ و گوهر بسی

خریدندی آهن به درّ و گهر
نجستندی از بُن جز آهن دگر

ندانست کس بازشان راه است
کشان رأی چندان به آهن چراست

چو کشتی مهراج و ایران گروه
بدیدندی از تیغ آن بُزز کوه

گهرهای کانی از اندازه بیش
ببردند با هدیه هر یک به پیش

به گوهر بسی ز آهن آلات و ساز
ز هر کس خریدند و ، گشتند باز

دو لشکر از ایشان توانگر شدند
همه پاک با درّ و گوهر شدند
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:آمدن گرشاسب به جزیره هدکیر
گوهر بعدی:جنگ گرشاسب با اژدها و شگفتی ماهی وال
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.