هوش مصنوعی:
این داستان درباره قیس عاصم است که فردی ضعیفالحال بود و در زمان نزول آیهای از سوی خداوند، هرچه در توان داشت به رسول خدا تقدیم کرد. او تنها مقداری خرما داشت که به مسجد برد، اما منافقی او را مسخره کرد. جبرئیل نازل شد و پیامبر را آگاه کرد که این عمل قیس نزد خداوند ارزشمندتر از اموال دیگران است. در نهایت، منافق رسوا شد و قیس به مقام والایی رسید.
رده سنی:
12+
متن دارای مفاهیم دینی و اخلاقی عمیق است که برای درک کامل آن، مخاطب باید از بلوغ فکری و شناختی کافی برخوردار باشد. همچنین، استفاده از زبان شعرگونه و اصطلاحات دینی ممکن است برای کودکان کمسنوسال نامفهوم باشد.
قصهٔ قیسبن عاصم رضیالله عنه
آن زمان کز خدای نزد رسول
حکم من ذاالذی نمود نزول
هرکسی آنقدر که دست رسید
پیش مهتر کشید و سر نکشید
گوهر و زر ستور و بنده و مال
هرچه در وسع بودشان در حال
قیس عاصم ضعیف حالی بود
که نکردی طلب ز دنیا سود
رفت در خانه با عیال بگفت
زانچه بشنید هیچیک ننهفت
کاینچنین آیت آمده است امروز
خیز و ما را در انتظار مسوز
آنچه در خانه حاضر است بیار
تا کنم پیش سیّد آن ایثار
گفت زن چیز نیست در خانه
تو نهای زین سرای بیگانه
گفتش آخر بجوی آن مقدار
هرچه یابی سبک به نزد من آر
رفت و خانه بجُست بسیاری
تا برآید مگر ورا کاری
یافت در خانه صاعی از خرما
دقل و خشک گشته تا بنوا
پیش قیس آورید زن در حال
گفت زین بیش نیست مارا مال
قیس خرما به آستین در کرد
شادمانه برِ رسول آورد
چون درون رفت قیس در مسجد
نز سرِ هزل بلکه از سرِ جد
گفت با وی منافقی بدکار
تا چه آوردهای سبک پیش آر
گوهر است این متاع یا زر و سیم
پیش مهتر چه میکنی تسلیم
زان سخن قیس گشت خوار و خجل
بنگر تا چه آمدش حاصل
رفت و در گوشهای به غم بنشست
بر نهاده ز شرم دست به دست
آمد از سِدره جبرئیل امین
گفت کای سیّد زمان و زمین
مرد را اندر انتظار مدار
وآنچه آورده است خوار مدار
مصطفی را ز حال کرد آگاه
یلمزون المطوّعین ناگاه
مرد را انتظار چون دارند
ملکوت آمده به نظّارند
زلزله اوفتاده در ملکوت
نیست جای قرار و جای سکوت
حق تعالی چنین همی گوید
دل او را به لطف میجوید
کای سرافراز، وی گزیده رسول
اینقدر زود کن ز قیس قبول
که به نزد من این دقل بعیان
بهتر از زرّ و گوهر دگران
زو پذیرفتم این متاع قلیل
زانکه دستش رسید نیست بخیل
از همه چیزهای بگزیده
هست جهدالمقل پسندیده
قیس را زان سبب برآمد کار
زان منافق به فعل بد گفتار
گشت رسوا منافق اندر حال
قیس را کار گشت از آن به کمال
تا بدانی که هرکه پیش آمد
هم برآنسان که بود بیش آمد
با خدای آنکه تو دو دل باشد
از همه فعل خود خجل باشد
راستی بهتر از همه کاری
خوانده باشی تو اینقدر باری
حکم من ذاالذی نمود نزول
هرکسی آنقدر که دست رسید
پیش مهتر کشید و سر نکشید
گوهر و زر ستور و بنده و مال
هرچه در وسع بودشان در حال
قیس عاصم ضعیف حالی بود
که نکردی طلب ز دنیا سود
رفت در خانه با عیال بگفت
زانچه بشنید هیچیک ننهفت
کاینچنین آیت آمده است امروز
خیز و ما را در انتظار مسوز
آنچه در خانه حاضر است بیار
تا کنم پیش سیّد آن ایثار
گفت زن چیز نیست در خانه
تو نهای زین سرای بیگانه
گفتش آخر بجوی آن مقدار
هرچه یابی سبک به نزد من آر
رفت و خانه بجُست بسیاری
تا برآید مگر ورا کاری
یافت در خانه صاعی از خرما
دقل و خشک گشته تا بنوا
پیش قیس آورید زن در حال
گفت زین بیش نیست مارا مال
قیس خرما به آستین در کرد
شادمانه برِ رسول آورد
چون درون رفت قیس در مسجد
نز سرِ هزل بلکه از سرِ جد
گفت با وی منافقی بدکار
تا چه آوردهای سبک پیش آر
گوهر است این متاع یا زر و سیم
پیش مهتر چه میکنی تسلیم
زان سخن قیس گشت خوار و خجل
بنگر تا چه آمدش حاصل
رفت و در گوشهای به غم بنشست
بر نهاده ز شرم دست به دست
آمد از سِدره جبرئیل امین
گفت کای سیّد زمان و زمین
مرد را اندر انتظار مدار
وآنچه آورده است خوار مدار
مصطفی را ز حال کرد آگاه
یلمزون المطوّعین ناگاه
مرد را انتظار چون دارند
ملکوت آمده به نظّارند
زلزله اوفتاده در ملکوت
نیست جای قرار و جای سکوت
حق تعالی چنین همی گوید
دل او را به لطف میجوید
کای سرافراز، وی گزیده رسول
اینقدر زود کن ز قیس قبول
که به نزد من این دقل بعیان
بهتر از زرّ و گوهر دگران
زو پذیرفتم این متاع قلیل
زانکه دستش رسید نیست بخیل
از همه چیزهای بگزیده
هست جهدالمقل پسندیده
قیس را زان سبب برآمد کار
زان منافق به فعل بد گفتار
گشت رسوا منافق اندر حال
قیس را کار گشت از آن به کمال
تا بدانی که هرکه پیش آمد
هم برآنسان که بود بیش آمد
با خدای آنکه تو دو دل باشد
از همه فعل خود خجل باشد
راستی بهتر از همه کاری
خوانده باشی تو اینقدر باری
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۳۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:اندر ایثار
گوهر بعدی:فی الاتحاد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.