۲۷۷ بار خوانده شده

فی نفی صفات المذمومِة عن‌الله تعالی

در حق حقّ غضب روا نبود
زانکه صاحب غضب خدا نبود

غضب و حقد هر دو مجبورند
وین صفت هردو از خدا دورند

غضب و خشم و کین و حقد و حسد
نیست اندر صفات فرد اَحد

همه رحمت بود ز خالق بار
هست بر بندگان خود ستّار

می‌دهد مر ترا به رحمت پند
به خودت می‌کشد به لطف کمند

گر نیایی بخواندت سوی خویش
به تلطّف بهشت آرد پیش

زانکه هستی بدین سرای دریغ
تو گرفته ز جهل راه گُریغ

دُرّ توحید را تویی چو صدف
آدم تازه را شدی تو خلف

گر کنی ضایع آن در توحید
شوی از مفلسی ز مایه فرید

ور تو آن درّ را نگهداری
سر ز هفت و چهار بگذاری

به سرور ابد رسی پس از آن
نرسد مر ترا ز خلق زیان

در زمانه تو سرفراز شوی
در فضای ازل چو باز شوی

دست شاهان ترا شود منزل
هر دو پایت برآید از بُن گِل
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:فی الشّوق
گوهر بعدی:التمثیل فی‌الذی هو یُطعمنی و یَسقین
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.