هوش مصنوعی: این متن به موضوعاتی مانند اهمیت شراب معنوی (به عنوان نمادی از عشق و تسلیم در برابر خدا)، دوری از مادیات و تعلقات دنیوی، ارزش خلق و خوی نیکو، و جستجوی راه نجات و رستگاری می‌پردازد. شاعر از شراب به عنوان مفرّح و تسلی‌بخش یاد می‌کند که انسان را از بلاها نجات می‌دهد و بر اهمیت دوری از گِل (نماد مادیات) تأکید دارد. همچنین، به ارزش مردانگی واقعی که در جستجوی حقیقت است، اشاره می‌شود.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و نمادین است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، اشاره به شراب (به عنوان نماد عرفانی) نیاز به درک عمیق‌تری دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد قابل درک است.

اندر صفت پرورش دل گوید

دل قوی کند ز زحمت و بیم
جز شراب مفرّح تسلیم

ایمن آنگه شوی ز محنت و تاب
که خوری شربتی ز بادهٔ ناب

تا نخوردی شراب دین مستی
چون بخوردی ز هر بلا رستی

وان مفرّح که اولیا سازند
در شفاخانهٔ رضا سازند

خورِ اینجا گِلست ازو برگرد
کانکه گِل خورد روش باشد زرد

تا بدینجا ز گِل نپرهیزی
کی ز گل سرخ‌روی برخیزی

مرد گِل‌خواره را چو یاد دهد
آخرالامر جان به باد دهد

نان و جامهٔ سپید این منزل
نفزاید مگر سیاهی دل

دل کند سخت جامهٔ نرمت
خورش خوش برد ز سر شرمت

تو مشو غرّه بر نکویی پوست
که خَلق‌پوش مرد خُلق نکوست

ناخوشی خوب و نغز و زیبا نیست
خوی خوش با کلاه و دیبا نیست

نفس حسی به خوردن ارزانیست
غذی جان ز خوان بی‌نانیست

غافلان فربه از بطر زانند
که غم جان و جامه کم دانند

هر دلی را که غم بُوَد مسکون
نه دلست آنکه هست خانهٔ خون

مرد نبود که گرد خود پوید
مرد راه نجات خود جوید

تا کی از کنج خانه بیرون آی
از چنین خانه‌ای سوی صحرا

من غلام گزیده مردانم
باد دایم فدایشان جانم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:اندر جان و دل و تن گوید
گوهر بعدی:اندر صفت شب گوید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.