هوش مصنوعی:
این متن به شرح زندگی و رنجهای پیامبران و شخصیتهای مذهبی از آدم تا پیامبر اسلام و اهل بیت میپردازد. همچنین به وقایع مهمی مانند کشته شدن هابیل، داستان یوسف، رنجهای ایوب، ماجرای موسی و فرعون، داستان اصحاب کهف، واقعه کربلا و شهادت امام حسین اشاره میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل موضوعات عمیق مذهبی و تاریخی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین برخی صحنههای خشونتآمیز مانند کشته شدن هابیل و شهادت امام حسین وجود دارد که مناسب سنین بالاتر است.
در صفت مرگ پیامبران علیهمالسّلام
تا بگوید ز انبیا و رسل
چون گرفتم به قهر بر سر پُل
تا بگوید که شیث و آدم را
چون بریدم ز جسمشان دم را
تا بگوید ز کشتن هابیل
که ستم کرد بر تنش قابیل
تا بگوید ز نوش و نوح و لمک
مردن زار و رفتن هریک
تا بگوید ز هود وز صالح
راحت و رنج ناصح و طالح
تا بگوید ز حال ابراهیم
جور نمرود و آن عذاب الیم
حال اسحاق و حال اسماعیل
هاجر و ساره و آل اسرائیل
قصّهٔ رنج یوسف از اخوان
صبر یعقوب و خانهٔ احزان
تا بگوید ز مبتلا ایّوب
دل و جان در عنا و دا مکروب
حال الیاس و یوشع و ذوالکفل
یافته هریک از کفایت کفل
تا بگوید ز موسی و هارون
آل عمران و حوت با ذوالنون
تا بگوید ز گرِیهٔ داود
ناله و آب چشم و طول سجود
تا بگوید ز ملکت پسرش
سایه از پرّ مرغ کرد سرش
انس و جن مر ورا شده مطواع
باد چون مرکبی مطیع و مطاع
تا بگوید ز اشمویل و شعیب
پاکشان جیب و دامن از همه عیب
کالب و دانیال و لوط و خضر
شده هریک ز قوم خویش ضجر
پند لقمان و سرگذشت یسع
دین و دل در ورع بری ز طمع
تا بگوید ز لشکر کفّار
زکریّا بریده از منشار
تا بگوید ز عصمت یحیی
تا بگوید ز نالهٔ عیسی
تا بگوید ز سیّد سادات
که ز ما بر روان او صلوات
احمد مرسل آنکه فضل احد
کرده بر جمله انبیاش اوحد
آفتاب مساجد و خلوات
از حق او را صلوة در صلوات
شیخ ابوبکر و عمّر و عثمان
حیدر آن شیر خالق سبحان
تا بگوید ز حال میرحسن
وآن همه خصم چیره بر یک تن
واندر آن کار پور بوسفیان
یک زمان مر ورا نداده امان
از زنی خواست استعانت و عون
تا شد او هم جلیس با فرعون
تا بگوید ز کربلا و حسین
آن نبی را چو قلب و همچون عین
تا بگوید ز قوم پر شر و شین
شده راضی به قتل میرحسین
شده در نار قاتل و مقتول
رفته با مرتبت به نزد رسول
کربلا گشته گورخانه ورا
کرده تیر عدو نشانه ورا
زان برآوردن هلاک و دمار
از نژاد امیّهٔ خونخوار
تا بگوید که بهر آتش و آب
آب فرعون چون ببردم از آب
تا بگوید ز موت و بعث عُزیر
از بشر آن رخ آوریده به خیر
حال اصحاب کهف و دقیانوس
قصّهٔ تبخلوس و شهر فسوس
تا بگوید ز عاد و عاد نژاد
که به بادش چگونه کردم باد
تا بگوید ز زخم ناگاهان
بر سرِ رهبران ز گمراهان
زان در آوردن رسول از در
زان برون کردن فضول از سر
زان ببردن عروس نیکو روی
ناگهان از کنار زیبا شوی
چون گرفتم به قهر بر سر پُل
تا بگوید که شیث و آدم را
چون بریدم ز جسمشان دم را
تا بگوید ز کشتن هابیل
که ستم کرد بر تنش قابیل
تا بگوید ز نوش و نوح و لمک
مردن زار و رفتن هریک
تا بگوید ز هود وز صالح
راحت و رنج ناصح و طالح
تا بگوید ز حال ابراهیم
جور نمرود و آن عذاب الیم
حال اسحاق و حال اسماعیل
هاجر و ساره و آل اسرائیل
قصّهٔ رنج یوسف از اخوان
صبر یعقوب و خانهٔ احزان
تا بگوید ز مبتلا ایّوب
دل و جان در عنا و دا مکروب
حال الیاس و یوشع و ذوالکفل
یافته هریک از کفایت کفل
تا بگوید ز موسی و هارون
آل عمران و حوت با ذوالنون
تا بگوید ز گرِیهٔ داود
ناله و آب چشم و طول سجود
تا بگوید ز ملکت پسرش
سایه از پرّ مرغ کرد سرش
انس و جن مر ورا شده مطواع
باد چون مرکبی مطیع و مطاع
تا بگوید ز اشمویل و شعیب
پاکشان جیب و دامن از همه عیب
کالب و دانیال و لوط و خضر
شده هریک ز قوم خویش ضجر
پند لقمان و سرگذشت یسع
دین و دل در ورع بری ز طمع
تا بگوید ز لشکر کفّار
زکریّا بریده از منشار
تا بگوید ز عصمت یحیی
تا بگوید ز نالهٔ عیسی
تا بگوید ز سیّد سادات
که ز ما بر روان او صلوات
احمد مرسل آنکه فضل احد
کرده بر جمله انبیاش اوحد
آفتاب مساجد و خلوات
از حق او را صلوة در صلوات
شیخ ابوبکر و عمّر و عثمان
حیدر آن شیر خالق سبحان
تا بگوید ز حال میرحسن
وآن همه خصم چیره بر یک تن
واندر آن کار پور بوسفیان
یک زمان مر ورا نداده امان
از زنی خواست استعانت و عون
تا شد او هم جلیس با فرعون
تا بگوید ز کربلا و حسین
آن نبی را چو قلب و همچون عین
تا بگوید ز قوم پر شر و شین
شده راضی به قتل میرحسین
شده در نار قاتل و مقتول
رفته با مرتبت به نزد رسول
کربلا گشته گورخانه ورا
کرده تیر عدو نشانه ورا
زان برآوردن هلاک و دمار
از نژاد امیّهٔ خونخوار
تا بگوید که بهر آتش و آب
آب فرعون چون ببردم از آب
تا بگوید ز موت و بعث عُزیر
از بشر آن رخ آوریده به خیر
حال اصحاب کهف و دقیانوس
قصّهٔ تبخلوس و شهر فسوس
تا بگوید ز عاد و عاد نژاد
که به بادش چگونه کردم باد
تا بگوید ز زخم ناگاهان
بر سرِ رهبران ز گمراهان
زان در آوردن رسول از در
زان برون کردن فضول از سر
زان ببردن عروس نیکو روی
ناگهان از کنار زیبا شوی
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۳۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:تمثیل در احوال گذشتگان جهان بیوفا
گوهر بعدی:صفت مرگ شاهان فرس و بزرگان ایشان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.