۲۴۹ بار خوانده شده

اندر موعظت و نصیحت گوید

صحبت زیرکان چو بوی از گُل
عظت ناصحان چو طعم از مُل

بی‌غرض پند همچو قند بُوَد
با غرض پند پای بند بُوَد

در مشام خرد چه زشت آید
هر نسیمی که نز بهشت آید

بهر اندام دادن اوباش
دل چو سندان زبان چو سوهان باش

بشناسی ز راه دیدهٔ روح
فاتحهٔ دین چو روی داد فتوح

وسعت آنجا که راه یزدانست
تنگی اینجا که بندِ انسانست

انّ فی دیننا بخوان و بمان
فی کبد را برآن و تیز بران

راه یزدان رهِ فراخ آمد
گلشن و بوستان و کاخ آمد

هر مشامی کزین نسیم بهشت
نتواند شنید باشد زشت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت
گوهر بعدی:اندر صفت بیابان گوید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.