هوش مصنوعی: در این متن، پیرمردی در دهکده مورد اصابت تیر شحنه (مامور حکومتی) قرار می‌گیرد و به نزد قاضی می‌رود تا شکایت کند. قاضی به جای حمایت از او، با خشم حکم می‌دهد که پیرمرد باید دو گاو خود را به شحنه بدهد تا رضایت او جلب شود، در غیر این صورت جانش در خطر خواهد بود. پیرمرد ناچار به پذیرش حکم می‌شود و در پایان از خداوند می‌خواهد که مردم را از چنین قاضیان نالایقی نجات دهد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم انتقادی نسبت به بی‌عدالتی و سوءاستفاده قدرت است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به خشونت (تیراندازی و تهدید به مرگ) وجود دارد که مناسب گروه سنی بالاتر است.

فی معانی القاضی الجاهل الظالم

آن شنیدی که در دهی پیری
خورد ناگه ز شحنه‌ای تیری

رفت در پیش قاضی آن درویش
گفت بنگر مرا چه آمد پیش

شحنه سرمست بود در میدان
تیری افکند و زد مرا بر جان

قاضی او را بگفت از سرِ خشم
قلتبانا نگه نداری چشم

تیر شحنه به خون بیالودی
تا مرا درد سر بیفزودی

جفت گاوت به شحنهٔ ده ده
وز چنین دردسر به نفس بجه

تا دل شحنه بر تو گردد خوش
ورنه اندر زند به جانت آتش

گفت گشتم به حکم تو راضی
چون بُوَد خشم شحنه و قاضی

ای ملک سیرت ملک سیما
ملک دنیا به تست درد و دوا

زین چنین قاضیان هرزه درای
خلق را گوش کن ز بهر خدا
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت
گوهر بعدی:در کفایت و رای پادشاهی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.