هوش مصنوعی: این متن به زیان فارسی و با استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های ادبی، درباره‌ی خطرات و مشکلات داشتن دختر و ازدواج او سخن می‌گوید. شاعر با بیان‌های مختلف تأکید می‌کند که دختر داشتن می‌تواند باعث ننگ و عار برای خانواده شود و داماد ممکن است به خانواده‌ی دختر آسیب برساند. همچنین، به برخی از ضرب‌المثل‌ها و گفته‌های قدیمی اشاره می‌شود که دختر داشتن را نامیمون می‌دانند.
رده سنی: 18+ محتوا شامل مفاهیم منفی درباره‌ی جنسیت و ازدواج است که ممکن است برای مخاطبان جوان و نوجوان نامناسب باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم فرهنگی قدیمی نیاز به درک و بلوغ فکری دارد.

اندر مذمّت دختر گوید

ور بود خود نعوذباللّٰه دخت
کار خام آمد و تمام نپخت

طالعت گشت بی‌شکی منحوس
بخت میمون تو شود منکوس

آنکه از نقش اوت عار آید
پی دخترت خواستار آید

خان و مان تو پر ز عار شود
خانه از بهر وی حصار شود

برکس ایمن مباش، زان پس تو
که نیابی امین برو کس تو

هیچ‌کس را به خود نیاری خواند
گوز بر گنبد ایچ کس نفشاند

مرد مهمان به خان نیاری برد
نکند امن بر عرابی کرد

آتش و پنبه جفت کی گردد
خان و مانت به جمله فی گردد

گر غلامی خری و گر شاگرد
با وی از ناکسی برآید گرد

زود دامادیت طمع دارد
خویشتن را ز خانه پندارد

چه نکو گفت آن بزرگ استاد
که وی افکند شعر را بنیاد

کانکه را دختر است جای پسر
گرچه شاهست هست بد اختر

وآنکه او را دهیم ما صلوات
گفت کالمکرمات دفن بنات

چون بود با بنات نعش فلک
بر زمین جفت نعش به بی‌شک

بر فلک چون بنات با نعش است
بر زمین هم بنات بر نعش است

هرکرا دختر است خاصه فلاد
بهتر از گور نبودش داماد
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:اندر مذمّت فرزند گوید
گوهر بعدی:فی مذمّة الختن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.