هوش مصنوعی: این متن به مقایسه‌ای بین انسان و سگ می‌پردازد و تفاوت‌های اساسی بین آن‌ها را بیان می‌کند. شاعر تأکید می‌کند که انسان با وجود داشتن اصل و نژاد، اگر به دنبال خواب و خوراک باشد، از سگ پایین‌تر است. در مقابل، اگر انسان به دنبال هنر و کمال باشد، ارزشمند است. همچنین، سگ با خدمت‌گزاری قابل تقدیر است، اما انسانی که مانند سگ رفتار کند، شایسته‌ی احترام نیست. در پایان، شاعر بر اهمیت همت و تلاش تأکید کرده و به مدح شاه جهان بازمی‌گردد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و اخلاقی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

در حق مردم و آدمی گوید

پس از آدم هر آنچ ز آدم زاد
آدمی خوانمش به اصل و نژاد

نتوانم که گویمش مردم
زانکه در سرِ این سخن مردم

مردمی عالمی دگر باشد
کم کسی را ازو خبر باشد

گرچه از روی اصل در دو سرای
کمتر از سگ نیافرید خدای

از پی خواب و خور مدانش وجود
کاندرو بیش ازین بود مقصود

چون بُوَد خلد و در هنر کوشد
جامه مشطی ششتری پوشد

خدمتش را کسی کنند پدید
که برو بایدش مقیم دوید

ور شود کشته گاه جولانش
صید در زیر زخم دندانش

چون بگویی برو به هم تکبیر
شرع می‌گویدت حلالش گیر

باز اگر کاهلی کند پیشه
ناورد زی طریق اندیشه

گرد بازارها دوان باشد
نزد دکّان این و آن باشد

تا یکی استخوان خشک برد
ده تبر در میان سر بخورد

هست فرقی ز کار این تا آن
همچنین کار آدمی می‌دان

سگ به کوشش چنان شود که کند
خدمتش آدمیّ و لاف زند

ور خسی آدمی شود چونان
کی کند خدمت سگ از پی نان

کار دربند همّت من و تست
نشوی خوار تا نباشی سست

این بگفتم برِ پناه جهان
بازگشتم به مدح شاه جهان
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:صفة مقادیر ابروج والکواکب السیّارة
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.