هوش مصنوعی: شاعر خود را حکیم و راست‌گو معرفی می‌کند و شعرش را شرح دین و شرع می‌داند. او از ارزش خود در میان شاعران می‌گوید و تأکید می‌کند که دشمنانش گاهی قدرش را کم می‌کنند، اما همچون «بسم‌الله» ارزش واقعی‌اش پابرجاست. شاعر با تمثیل‌هایی مانند ماهی در تابه و دیو در گرمابه، وضعیت خود و دیگران را توصیف می‌کند. او خود را بنده‌ای بی‌طمع و راست‌گو می‌داند و با تشبیه خود به آب، از ارزش ناشناخته‌اش می‌گوید. در پایان، او از ارزش آب در زمان کمبود و بی‌اهمیتی آن در زمان فراوانی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی، دینی و اخلاقی است و از تمثیل‌های پیچیده استفاده می‌کند که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند «غرور سراب» یا «دیو در گرمابه» ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد.

اندر تفضیل سخن خویش گوید

از همه شاعران به اصل و به فرع
من حکیمم به قول صاحب شرع

شعر من شرح شرع و دین باشد
شاعر راست گوی این باشد

قسم من دان ز جملهٔ شعرا
از پیمبر من از خدای آلا

قدر من کم کند عدو گه گاه
چون دبیران ز نقش بسم‌اللّٰه

کی شود ز آفت دبیر و قلم
قدر بسم‌اللّٰه از دو مُدبر کم

کس بنگرفت ماهی از تابه
دیو باشد مقیم گرمابه

حایض او من شده به گرمابه
ماهی او من طپیده در تابه

مرغ خانه که اندر آب افتاد
دان که در ورطهٔ عذاب افتاد

بندهٔ دین و چاکر ورعم
شاعری راست گوی و بی‌طمعم

همچو آبم به هرکجا باشم
تا نیابی گران‌بها باشم

من شناسم که چیست نور شراب
که بسی خورده‌ام غرور سراب

آب نایافته گران باشد
چون بیابند رایگان باشد

آب چون کم بود به جان جویند
چون بیابند کون بدان شویند

آنگهی کاب را عزیز کنند
در زمان جای او گمیز کنند
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:در رهایی جستن جان گوید از تن
گوهر بعدی:اندر مدح خواجهٔ عمید احمدبن مسعود تیشه و وصف حال خانه‌ای گوید که از جهت حکیم سنایی کرده بود و اسباب مهیّا گردانیده
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.