هوش مصنوعی:
شاعر از دوستی مخلص و خانهای که به او بخشیده شده، سخن میگوید. این خانه نمادین، با ویژگیهای معنوی مانند سقف وقف افلاک و خشت از بهشت توصیف شده است. شاعر در این خانه با تنهایی اما با دلی پر از غم، شاد است. او از عقل و خرد به عنوان مونس خود یاد میکند و از شر و شور دنیا دوری میجوید. متن تأکید بر قناعت، عقلانیت و دوری از طمع دارد.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که برای درک کامل آن، خواننده نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
اندر مدح خواجهٔ عمید احمدبن مسعود تیشه و وصف حال خانهای گوید که از جهت حکیم سنایی کرده بود و اسباب مهیّا گردانیده
دوستی مخلص اندرین شهرم
کرد از صدق و دوستی بهرم
خانهای بهر من به رحمت دل
کرد و یک دست جامه خانه ز ظل
سقف او وقف خانهٔ افلاک
خوانده در صحن مالکالاملاک
خشت او از بهشت داده خبر
خاکش از باد و آب برده اثر
از برای دلِ منِ رنجور
کرده یک دست جامه خانه ز نور
این نه عیبست نزد هشیاران
زانکه بس خفتهاند بیداران
هست تنهایی اندرین منزل
حجرهٔ جان و سبز خانهٔ دل
من به تنهایی اندرین بنیاد
با دلی پر ز غم نشستم شاد
من درین خانهٔ خجسته نهاد
بودم از پشت عقل و روی نهاد
نقش آن خانهٔ بهی بارش
خلل بام بود و دیوارش
واندر آن خانه مونس از همه کس
سایهٔ خانهٔ من و من و بس
خانه تاریک و مرد بیمایه
سایهای باشد از بر سایه
مونس من درین چنین خانه
خاطر تیز و عقل فرزانه
اندرین خانه بیشر و شورم
راست خواهی چو مرده در گورم
هر سخن کان به جای خود باشد
کاتب الوحی آن خرد باشد
در تماشای فکرت از اغیار
سایهٔ خانه هم نیابد بار
نبود همچو موش مرد سخن
سایه پرورد و خانه ویرانکن
مرد قانع نه مرد لوس بُوَد
کز طمع گربه چاپلوس بُوَد
کرد از صدق و دوستی بهرم
خانهای بهر من به رحمت دل
کرد و یک دست جامه خانه ز ظل
سقف او وقف خانهٔ افلاک
خوانده در صحن مالکالاملاک
خشت او از بهشت داده خبر
خاکش از باد و آب برده اثر
از برای دلِ منِ رنجور
کرده یک دست جامه خانه ز نور
این نه عیبست نزد هشیاران
زانکه بس خفتهاند بیداران
هست تنهایی اندرین منزل
حجرهٔ جان و سبز خانهٔ دل
من به تنهایی اندرین بنیاد
با دلی پر ز غم نشستم شاد
من درین خانهٔ خجسته نهاد
بودم از پشت عقل و روی نهاد
نقش آن خانهٔ بهی بارش
خلل بام بود و دیوارش
واندر آن خانه مونس از همه کس
سایهٔ خانهٔ من و من و بس
خانه تاریک و مرد بیمایه
سایهای باشد از بر سایه
مونس من درین چنین خانه
خاطر تیز و عقل فرزانه
اندرین خانه بیشر و شورم
راست خواهی چو مرده در گورم
هر سخن کان به جای خود باشد
کاتب الوحی آن خرد باشد
در تماشای فکرت از اغیار
سایهٔ خانه هم نیابد بار
نبود همچو موش مرد سخن
سایه پرورد و خانه ویرانکن
مرد قانع نه مرد لوس بُوَد
کز طمع گربه چاپلوس بُوَد
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:اندر تفضیل سخن خویش گوید
گوهر بعدی:یمدح الشیخ الامام جمالالدّین فخرالاسلام تاج الخطباء احمدبن محمّدالملقّب بالحذور
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.