هوش مصنوعی:
متن درباره سعید بن مسیب، عالمی بزرگ با مناقب فراوان در علوم مختلف مانند فقه، توحید، و تفسیر است. او به پارسایی و قناعت مشهور بود و توصیه میکرد به اندک دنیا با سلامت دین راضی باشید، چرا که این بهتر از ثروت همراه با غفلت است. همچنین، ذکر خدا را حلالی بدون حرام و ذکر غیر خدا را حرامی بدون حلال میدانست.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق دینی و اخلاقی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ فکری و شناختی دارد. همچنین، برخی عبارات ممکن است برای سنین پایینتر پیچیده باشد.
۴- سعید بن مسیّب، رحمة اللّه علیه
و منهم: رئیس علما، و مقتدای فقها، سعید بن مسیب، رحمة اللّه علیه
عظیم الشأن و رفیع القدر بود و عزیز القوم و جمیل الصبر و وی را مناقب بسیار است در فنون علم از فقه و توحید و حقایق و تفسیرو شعر و لغت و غیر آن و گویند مردی عیار نمای پارسا طبع بود، نه پارسا نمای عیار طبع؛ و این طریقی ستوده است اندر این قصه و محمود به نزدیک جملهٔ مشایخ، رضی اللّه عنهم.
و از وی روایت آرند گفت: «إرضَ بالیَسیرِ مِنَ الدّنیا مَع سلامةِ دینِکَ کما رَضِیَ قومٌ بِکثیرها مَعَ ذَهابِ دینِهم.»
راضی گرد به اندکی از دنیا با سلامت دینت؛ چنانکه راضی شدند قومی به بسیاری آن و رفتن دین ایشان از ایشان؛ یعنی فقر با سلامت بهتر از غنای با غفلت؛ که فقیر چون اندر دل نگرد اندیشهٔ زیادت نیابد و اندر دست خود نگرد قناعت یابد و غنی اندر دل نگرد اندیشهٔ زیادتی دنیا یابد و اندر دست خود نگرد دنیای پُر شبهت بیند. پس رضای دوستان به خداوند بی غفلت، بهتر از رضای غافلان به دنیای پر غرور و آفت و حسرت و ندامت و زلت و معصیت.
پس چون بلا بیاید غافلان گویند: «الحمدللّه، که بر تن نیامد»، و دوستان گویند: «الحمدللّه که بر دین نیامد.» اگر تن اندر بلا بود چون دل اندر لقا بود بلا بر تن خوش بود و چون دل اندر غفلت بود اگرچه تن اندر نعمت بود، آن نعمت نبود نقمت بود و بهحقیقت رضا به قلیل دنیا کثیر دنیا بود و رضا به کثیر دنیا قلیل دنیا بود؛ از آنچه قلیل آن چون کثیر آن است.
و از وی میآید رضی اللّه عنه که اندر مکه نشسته بود، مردی به نزدیک وی آمد و گفت: «مرا خبر ده از حلالی که اندر او حرام نباشد و از حرامی که اندر او حلال نباشد.» وی گفت، رضی اللّه عنه: «ذِکْرُ اللّهِ حَلالً لیسَ فیه حَرامٌ و ذِکرُ غَیْرِه حرامٌ لیسَ فیه حَلالٌ.» یاد کرد حق تعالی حلالی است که در وی هیچ حرام نیست و یاد کرد دیگران غیر حلال است؛ از آن که اندر ذکر وی نجات است و در ذکر غیر وی هلاک. و اللّه اعلم بالصواب.
عظیم الشأن و رفیع القدر بود و عزیز القوم و جمیل الصبر و وی را مناقب بسیار است در فنون علم از فقه و توحید و حقایق و تفسیرو شعر و لغت و غیر آن و گویند مردی عیار نمای پارسا طبع بود، نه پارسا نمای عیار طبع؛ و این طریقی ستوده است اندر این قصه و محمود به نزدیک جملهٔ مشایخ، رضی اللّه عنهم.
و از وی روایت آرند گفت: «إرضَ بالیَسیرِ مِنَ الدّنیا مَع سلامةِ دینِکَ کما رَضِیَ قومٌ بِکثیرها مَعَ ذَهابِ دینِهم.»
راضی گرد به اندکی از دنیا با سلامت دینت؛ چنانکه راضی شدند قومی به بسیاری آن و رفتن دین ایشان از ایشان؛ یعنی فقر با سلامت بهتر از غنای با غفلت؛ که فقیر چون اندر دل نگرد اندیشهٔ زیادت نیابد و اندر دست خود نگرد قناعت یابد و غنی اندر دل نگرد اندیشهٔ زیادتی دنیا یابد و اندر دست خود نگرد دنیای پُر شبهت بیند. پس رضای دوستان به خداوند بی غفلت، بهتر از رضای غافلان به دنیای پر غرور و آفت و حسرت و ندامت و زلت و معصیت.
پس چون بلا بیاید غافلان گویند: «الحمدللّه، که بر تن نیامد»، و دوستان گویند: «الحمدللّه که بر دین نیامد.» اگر تن اندر بلا بود چون دل اندر لقا بود بلا بر تن خوش بود و چون دل اندر غفلت بود اگرچه تن اندر نعمت بود، آن نعمت نبود نقمت بود و بهحقیقت رضا به قلیل دنیا کثیر دنیا بود و رضا به کثیر دنیا قلیل دنیا بود؛ از آنچه قلیل آن چون کثیر آن است.
و از وی میآید رضی اللّه عنه که اندر مکه نشسته بود، مردی به نزدیک وی آمد و گفت: «مرا خبر ده از حلالی که اندر او حرام نباشد و از حرامی که اندر او حلال نباشد.» وی گفت، رضی اللّه عنه: «ذِکْرُ اللّهِ حَلالً لیسَ فیه حَرامٌ و ذِکرُ غَیْرِه حرامٌ لیسَ فیه حَلالٌ.» یاد کرد حق تعالی حلالی است که در وی هیچ حرام نیست و یاد کرد دیگران غیر حلال است؛ از آن که اندر ذکر وی نجات است و در ذکر غیر وی هلاک. و اللّه اعلم بالصواب.
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:۳- ابوعلی الحسن بن ابی الحسن البصری، رحمةاللّه علیه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.