۲۸۸ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۳۶۱

ای روزِ مُبارک و خُجَسته
ما جمع و تو در میانْ نِشَسته

ای هم نَفَسِ همیشه، پیش آ
تا زنده شود دَمی شِکَسته

پیغامِ دل است این دو سه حَرف
بِشْنو سُخَنِ شِکَسته بَسته

یک بار بگو که بَندهٔ من
کآزاد شَوَم، زِ رنج و رَسته

آن دست زِ رویِ خویش بَرگیر
تا گُل چینیم دسته دسته

یک بارِ دِگَر شِکَرفَشان کُن
طوطی نِگَر از قَفَص بِرَسته
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۶۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.