هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از روزی مبارک و خجسته سخن می‌گوید و از مخاطب خود می‌خواهد تا با او همراه شود و لحظات شکسته را زنده کند. شاعر با بیان احساسات خود، از مخاطب می‌خواهد که او را آزاد کند و از رنج رها سازد. همچنین، او از مخاطب می‌خواهد تا دست از روی خویش بردارد و با هم گلی بچینند و لحظات شیرین را تجربه کنند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق احساسی و عاشقانه است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و زبان شاعرانه نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

غزل شمارهٔ ۲۳۶۱

ای روزِ مُبارک و خُجَسته
ما جمع و تو در میانْ نِشَسته

ای هم نَفَسِ همیشه، پیش آ
تا زنده شود دَمی شِکَسته

پیغامِ دل است این دو سه حَرف
بِشْنو سُخَنِ شِکَسته بَسته

یک بار بگو که بَندهٔ من
کآزاد شَوَم، زِ رنج و رَسته

آن دست زِ رویِ خویش بَرگیر
تا گُل چینیم دسته دسته

یک بارِ دِگَر شِکَرفَشان کُن
طوطی نِگَر از قَفَص بِرَسته
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۶۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.