هوش مصنوعی:
متن روایتگر تنهایی میزبان است که پس از رفتن میهمانان، در خانهاش تنها نشسته است. او احساس خستگی و زندانی بودن میکند و با نوای نای خود در شب تاریک سخن میگوید، اما کسی از او خبر نمیگیرد. این احساس تنهایی و غم در فضای سرد زمستان تشدید میشود.
رده سنی:
15+
متن دارای مضامین عمیق عاطفی و اجتماعی مانند تنهایی و انزواست که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، زبان و ساختار شعر ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
پاسها از شب گذشته است
پاسها از شب گذشته است.
میهمانان جای را کرده اند خالی. دیرگاهی است
میزبان در خانه اش تنها نشسته.
در نی آجین جای خود بر ساحل متروک میسوزد اجاق او
اوست مانده.اوست خسته.
مانده زندانی به لبهایش
بس فراوان حرفها اما
با نوای نای خود در این شب تاریک پیوسته
چون سراغ از هیچ زندانی نمی گیرند
میزبان در خانه اش تنها نشسته.
زمستان1336
میهمانان جای را کرده اند خالی. دیرگاهی است
میزبان در خانه اش تنها نشسته.
در نی آجین جای خود بر ساحل متروک میسوزد اجاق او
اوست مانده.اوست خسته.
مانده زندانی به لبهایش
بس فراوان حرفها اما
با نوای نای خود در این شب تاریک پیوسته
چون سراغ از هیچ زندانی نمی گیرند
میزبان در خانه اش تنها نشسته.
زمستان1336
۱۱۴۶
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بر سر قایقش
گوهر بعدی:ترا من چشم در راهم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.