هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از انتظار و دلتنگی برای معشوق میگوید. او در شبهای تیره و سرد زمستان، چشم به راه معشوق است و یاد او را در دل زنده نگه میدارد، فارغ از اینکه معشوق به یاد او باشد یا نه. تصاویر شاعرانهای مانند سایههای سیاه بر شاخهها، درههای خفته مانند ماران مرده، و نیلوفر که به پای سرو کوهی دام میبندد، بر عمق احساسات شاعر تأکید دارند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از تصاویر شاعرانه ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعارهها و نمادهای به کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی برای درک کامل دارند.
ترا من چشم در راهم
ترا من چشم در راهم شباهنگام
که می گیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم
ترا من چشم در راهم.
شباهنگام.در آندم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یاد آوری یا نه
من از یادت نمی کاهم
ترا من چشم در راهم.
زمستان1336
که می گیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم
ترا من چشم در راهم.
شباهنگام.در آندم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یاد آوری یا نه
من از یادت نمی کاهم
ترا من چشم در راهم.
زمستان1336
۲۳۲۶۴
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:پاسها از شب گذشته است
گوهر بعدی:شب همه شب
نظرها و حاشیه ها
ناشناس
۱۴۰۱/۵/۱۴ ۰۱:۰۷
تورادیده بر راهم، همه هنگام...
ناشناس
۱۴۰۰/۳/۲۹ ۱۲:۱۵
نمیگیرد دلم ارام درین تاریک بی روزن