هوش مصنوعی: این متن شعری است که به انتقاد از کسانی می‌پردازد که ارزش‌های واقعی را نادیده گرفته و به جای آن‌ها، چیزهای بی‌ارزش را جایگزین کرده‌اند. شاعر از کسانی سخن می‌گوید که به جای توجه به معنویت و حقیقت، به مادیات و شهوات روی آورده‌اند و این موضوع را با استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات مختلف بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم انتزاعی و انتقادی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند شهوت و کفر نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتر برای درک کامل دارند.

غزل شمارهٔ ۲۳۸۲

ای بُخاری را تو جانْ پِنْداشته
حَبّهٔ زَر را تو کانْ پِنْداشته

ای فُرورفته چو قارون در زمین
وِیْ زمین را آسْمانْ پِنْداشته

ای بِدیده لُعْبَتانِ دیو را
لُعْبَتان را مَردمانْ پِنْداشته

ای کَرانه رفته عشق از نَنگِ تو
ای تو خود را در میانْ پِنْداشته

ای گرفته چَشمَت آب از دودِ کُفر
دود را نورِ عِیانْ پِنْداشته

ای زِ شَهوت در پَلیدی هَمچو کِرم
عاشقان را هم چُنانْ پِنْداشته

مَستیِ شَهوت، نشانِ لَعْنَت است
ای نشان را بی‌نشانْ پِنْداشته

ای تو گَندیده میانِ حَرف و صوت
وِیْ خدا را بی‌زبانْ پِنْداشته

ماهتابَش می‌زَنَد بر کوری‌اَت
ای تو مَهْ را هم نَهانْ پِنْداشته

هر چه گفتم خویشتن را گفته‌ام
ای تو هَجوِ دیگرانْ پِنْداشته
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۸۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.