هوش مصنوعی:
شاعر با نگاهی خسته و سرد، صبحدمی را توصیف میکند که در هوای مهآلود و غمگین، برگهای سبز بیشه به آرامی میسوزند. او در این فضا ساکت و بیحرکت ایستاده است، در حالی که جاده زیر باران خالی است.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عاطفی و توصیفهای غمگینانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین یا نامفهوم باشد. همچنین، درک کامل تصاویر شاعرانه و احساسات پیچیده نیاز به بلوغ فکری دارد.
انتظار
از دریچه
با دلِ خسته، لبِ بسته، نگاهِ سرد
میکنم از چشمِ خوابآلودهی خود
صبحدم
بیرون
نگاهی:
در مه آلوده هوای خیسِ غمآور
پارهپاره رشتههای نقره در تسبیحِ گوهر...
در اجاقِ باد، آن افسردهدل آذر
کاندکاندک برگهای بیشههای سبز را بیشعله میسوزد...
من در اینجا ماندهام خاموش
بر جا ایستاده
سرد
□
جاده خالی
زیرِ باران!
۱۳۲۸
با دلِ خسته، لبِ بسته، نگاهِ سرد
میکنم از چشمِ خوابآلودهی خود
صبحدم
بیرون
نگاهی:
در مه آلوده هوای خیسِ غمآور
پارهپاره رشتههای نقره در تسبیحِ گوهر...
در اجاقِ باد، آن افسردهدل آذر
کاندکاندک برگهای بیشههای سبز را بیشعله میسوزد...
من در اینجا ماندهام خاموش
بر جا ایستاده
سرد
□
جاده خالی
زیرِ باران!
۱۳۲۸
۱۵۷۴
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غبار
گوهر بعدی:تردید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.