هوش مصنوعی: این شعر تصاویری از یک مرد ساده و قانع را به تصویر می‌کشد که با طبیعت و عناصر آن پیوند خورده است. او نماد پیامی دشوار است که در کلمات ساده نهفته است. شعر به مفاهیمی مانند حقیقت، ایمان، گذر زمان و ارتباط انسان با طبیعت می‌پردازد. همچنین، از عناصر طبیعی مانند باد، صاعقه، دریا و پرندگان برای تقویت مفاهیم استفاده شده است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی تصاویر و استعاره‌ها نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارند تا به درستی درک شوند.

سرود برای مردِ روشن که به سایه رفت

قناعت‌وار
تکیده بود
باریک و بلند
چون پیامی دشوار
که در لغتی

با چشمانی
از سوآل و
عسل
و رُخساری برتافته
از حقیقت و
باد.

مردی با گردشِ آب
مردی مختصر
که خلاصه‌ی خود بود.

خرخاکی‌ها در جنازه‌ات به سوءِظن می‌نگرند.



پیش از آن که خشمِ صاعقه خاکسترش کند
تسمه از گُرده‌ی گاوِ توفان کشیده بود.

آزمونِ ایمان‌های کهن را
بر قفلِ معجرهای عتیق
دندان فرسوده بود.

بر پرت‌افتاده‌ترینِ راه‌ها
پوزار کشیده بود
رهگذری نامنتظر
که هر بیشه و هر پُل آوازش را می‌شناخت.



جاده‌ها با خاطره‌ی قدم‌های تو بیدار می‌مانند
که روز را پیشباز می‌رفتی،
هرچند
سپیده
تو را
از آن پیش‌تر دمید
که خروسان
بانگِ سحر کنند.



مرغی در بال‌هایش شکفت
زنی در پستان‌هایش
باغی در درختش.

ما در عتابِ تو می‌شکوفیم
در شتابت
ما در کتابِ تو می‌شکوفیم
در دفاع از لبخندِ تو
که یقین است و باور است.

دریا به جُرعه‌یی که تو از چاه خورده‌ای حسادت می‌کند.

تهران ۱۳۴۸

این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:فصلِ دیگر
گوهر بعدی:پدران و فرزندان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.