۴۷۶۶ بار خوانده شده

خطابه‌ی تدفین

برای چه‌گوارا

غافلان
هم‌سازند،
تنها توفان
کودکانِ ناهمگون می‌زاید.

هم‌ساز
سایه‌سانانند،
محتاط
در مرزهای آفتاب.
در هیأتِ زندگان
مردگانند.

وینان
دل به دریا افگنانند،
به‌پای دارنده‌ی آتش‌ها
زندگانی
دوشادوشِ مرگ
پیشاپیشِ مرگ
هماره زنده از آن سپس که با مرگ
و همواره بدان نام
که زیسته بودند،
که تباهی
از درگاهِ بلندِ خاطره‌شان
شرمسار و سرافکنده می‌گذرد.

کاشفانِ چشمه
کاشفانِ فروتنِ شوکران
جویندگانِ شادی
در مِجْری‌ِ آتشفشان‌ها

شعبده‌بازانِ لبخند
در شبکلاهِ درد
با جاپایی ژرف‌تر از شادی
در گذرگاهِ پرندگان.



در برابرِ تُندر می‌ایستند
خانه را روشن می‌کنند.
و می‌میرند.

۲۵ اردیبهشتِ ۱۳۵۴

اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:هنوز در فکر آن کلاغم
گوهر بعدی:شکاف
نظرها و حاشیه ها
امیرحسن رفیعی
۱۴۰۲/۶/۱۵ ۰۸:۴۲

امروز معنای اصطلاحیِ «خانه روشن کردن» را دانستم و معنای تازه‌ای از شعر را فهمیدم. بزرگا مردا که تو بودی!