هوش مصنوعی:
این شعر تصویری از گذر یک سوارکار از کوچهای سرپوشیده را ترسیم میکند که با سمضربههای رقصان اسبش همراه است. صحنههایی از شب، ستارهها، و خاطراتی تلخ از عبور سوار و جنازههایی پشت مسجد به تصویر کشیده میشوند. این اثر حال و هوایی عاشقانه و در عین حال غمگین و پرتنش دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای تصاویر غمگین و اشاره به مرگ و جنازه است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسال نامناسب باشد. همچنین، درک عمیقتر از مفاهیم عاشقانه و غمگین نیاز به بلوغ فکری دارد.
سِمیرُمی
برای هوشنگ کشاورز
با سُمضربهی رقصانِ اسبش میگذرد
از کوچهی سرپوشیده
سواری،
بر تَسمهبندِ قَرابینش
برقِ هر سکّه
ستارهیی
بالای خرمنی
در شبِ بینسیم
در شبِ ایلاتیِ عشقی.
چار سوار از تَنگ دراومد
چار تفنگ بر دوشِشون.
دختر از مهتابی نظاره میکند
و از عبورِ سوار
خاطرهیی
همچون داغِ خاموشِ زخمی.
چارتا مادیون پُشتِ مسجد
چار جنازه پُشتِشون.
شهریورِ ۱۳۵۴
با سُمضربهی رقصانِ اسبش میگذرد
از کوچهی سرپوشیده
سواری،
بر تَسمهبندِ قَرابینش
برقِ هر سکّه
ستارهیی
بالای خرمنی
در شبِ بینسیم
در شبِ ایلاتیِ عشقی.
چار سوار از تَنگ دراومد
چار تفنگ بر دوشِشون.
دختر از مهتابی نظاره میکند
و از عبورِ سوار
خاطرهیی
همچون داغِ خاموشِ زخمی.
چارتا مادیون پُشتِ مسجد
چار جنازه پُشتِشون.
شهریورِ ۱۳۵۴
۱۲۹۶
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شکاف
گوهر بعدی:سپیدهدم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.